سلام عزیزجانم من آریناز هستم متولد ۴ فروردین سال۱۳۶۹ در تبریز و در خانواده مذهبی به دنیا اومدم،دوران راهنمایی و دبیرستان رو در مدارس تیزهوشان درس خوندم و دارای لیسانس معماری و فوق لیسانس مدیریت بازرگانی از تبریز هستم. یادمه وقتی ۱۵ سالم بود پدرم منو به همایشی برد که خیلی رو من تاثیر گذاشت و من چند ساعت محو تماشا و گوش دادن به حرفای دکتر آزمندیان بودم، پدر و مادر من افراد آگاهی بودن و همیشه کتابهایی در مورد آگاهی مطالعه میکردن و منم خیلی علاقه داشتم به اون مسیر ،با مادرم به کتابفروشی ها یا نمایشگاههای کتاب میرفتیم و کلی کتاب میخریدیم و میخوندیم،درسته ازون زمان تابحال مسیر زندگیه من دچار فراز و نشیب های زیادی شده و من اتفاقات مختلف ریز و درشتی رو تجربه کردم تو زندگیم ، ولی هیچوقت از مسیر آگاهی منحرف نشدم و هر اتفاقی که برام میفتاد میدونستم حکمتی داره،میدونستم این زندگی فقط همین چیزی نیس که به چشم میتونیم ببینیم . خیلی زیاد کتاب خوندم دوره و همایش شرکت کردم،مقالات مختلف ایرانی و خارجی .. دنبال چی بودم؟ حس میکردم در درونم خلا ی هست که باید پرش کنم وگرنه آرامش نخواهم داشت،من متوجه شدم پول و ثروت هدف بزرگ زندگیم نیست چون اونارم بدست آوردم ولی آرامشی که میخواستم نداشتم پس متوجه شدم قضیه اصلی چیز دیگه ایه،و در همون حین من پدر نازنینم رو بصورت خیلی شوکه کننده ای از دست دادم و جلو چشامون پرپر شد و این بزرگترین ضربه ای بود که تو زندگیم بهم وارد شد و مثل یه طوفان زندگیه همه مارو به هم ریخت... و یمدت بعد ازون من از همسر سابقم جدا شدم و تبدیل شد به ازدواج ناموفق زندگیم.. همه این اتفاقات اونموقع خیلی تلخ بودن ولی الان که دارم بهشون از دور نگاه میکنم میبینم برا رشد و تعالی من و اطرافیانم نیاز بوده! من تا اونموقع بدنبال پول،موقعیت،قدرت،رابطه خوب... بودم و فکر میکردم اونا قراره منو نجات بدن و خوشحالم بکنن ولی بعد از مرگ پدرم دری جدید به روی من باز شد! آگاهیه جدید و بزرگی به من رو آورد و من ایمان دارم این فضل پروردگارم بود که انگار چشم من تازه باز شد و من بیدار شدم و دنیای جدیدی رو دیدم، دنیایی هزاران بار زیباتر و جادویی تر!
آسمون همون آسمون قبلی نبود ، ابرها ،درختان، طبیعت ،آدما .. همه چی در چشم من فرق کرده بود و زیباتر شده بود.در این دنیای جدید من بدنبال خودم گشتم!
من کیستم؟
از کجا آمده ام آمدنم بهر چه بود؟
به کجا میروم آخر ننمایی وطنم
مدتها عمیقا با این سوالات درگیر بودم که من کی ام؟ برا چی به این دنیا اومدم! و قراره چیکار بکنم تو این دنیا و اصلا زندگی کردن یعنی چی؟ آیا ما داریم زندگی میکنیم یا داریم خودمونو شکنجه میدیم؟
و من خیلی خوشحال و ذوق زده بودم ازینهمه آگاهیه جدید و البته نمیدونستم که این مسیر هم فراز و نشیب هایی داره که اونم کم کم یاد گرفتم و همچنان دارم یاد میگیرم.. و الان که در خدمت شما عزیزان جانم هستم فقط خواستم هرآنچه که خودم در تمام این مدت تجربه،درک و دریافت کردم در اختیار شما هم بذارم و آگاهی رو دست در دست هم افزایش بدیم. بنظرم آگاهی کلید نجات بشریت هست و خداروشکر جهان درحال تغییره و آگاهی و بیداری در جهان در حال افزایشه ، من دوست دارم بخشی ازین تغییر زیبا باشم و درش نقشی داشته باشم ، امیدوارم خدای مهربونم این فرصت رو همچنان در اختیار من بذارهکه با عشق کنارتون باشم تا بتونیم باهم عشق و آگاهی و نشر بدیم❤️🙏